زماني كه آموزش يك راهبرد مورد نظر است، از دانشآموزان ميخواهيم، مسألههاي داده شده را فقط با همان راهبرد مورد نظر حل كنند تا با آن به طور كامل آشنا شوند. اما با گذشتن از آموزش راهبردها درهنگام حل مسأله آنها ميتوانند از هر راهبردي كه مايل هستند مسأله را حل كنند. به اين ترتيب، يك مسأله ميتواند با راهبردهاي متفاوت در كلاس حل شود. فرمول انرژی جنبشی در صورتي كه اين اتفاق دركلاس بيفتد باعث خوشحالي و سربلندي معلم خواهد شد.
2 – آموزش راهبرد يعني فراهم كردن شرايط و موقعيتي كه دانشآموز درك كند، راهبرد مورد نظر براي حل مسأله كارآيي دارد.
3 – تعداد راهبرد زياد است اما آموزش تعداد زيادي راهبرد به دانشآموزان طبق تحقيقات انجام شده مناسب نيست. زيرا مانع تفكر و خلاقيت دانشآموز خواهد شد. در اين جا چند راهبرد بررسي ميشوند:
الف: راهبرد رسم شكل: طبيعيترين راهبردي كه به ذهن دانش آموز مي رسد رسم شكل است. بسياري از مسائل با كشيدن شكل مناسب يا مسأله به طور كامل حل يا راه حل آنها آشكار ميشود. اغلب معلمان اين راهبرد (راه حل) را در حل مسألهها از دانشآموزان نميپذيرند به همين دليل اين راهبرد طبيعي كمكم كنار گذاشته ميشود. مثال زيرنشان ميدهد، چگونه ميتوان از اين راهبرد در حل مسألهاي استفاده كرد.
(( در يك مزرعه 20 مرغ وگاو وجود دارد . تعداد پاهاي آنها 56 عدد است. چند مرغ و چند گاو در اين مزرعه وجود دارند؟ )) اين مسأله با استفاده از راهبردهاي رسم شكل، با اطلاعات دانشآموزان كلاس دوم دبستان قابل حل است.
– ابتدا 20 دايره به جاي سرها ميكشيم. براي هر كدام 2 خط (2پا) درنظر ميگيريم تا اين جا ميشود 40 پا، 16 پاي باقيمانده را با اضافه كردن 2 تا 2 تا رسم ميكنيم.
ب) راهبردهاي زير مسأله: مسألههاي پيچيده و چند هدفي معمولاً از چند مسأله ساده تشكيل شدهاند. گاهي حل يك مسأله و يا زنجيرهاي از زير مسألهها به حل مسأله اصلي منجر ميشوند. تشخيص زير مسألهها و حل آنها، راهبرد مهمي براي حل مسألههاي تركيبي است. مسأله زير با استفاده از اين راهبرد حل شده است:
«رضا 37 عدد گردو جمع كرده است. تعداد گردوهاي علي 17 تا بيشتر از اوست . اين دو نفر روي هم چند گردو جمع كرده اند؟»
اين مسأله در واقع از دو مسأله كوچك تشكيل شده است كه با حل آنها ميتوان پاسخ را پيدا كرد.
1- تعداد گردوهاي علي چند تا است؟
2 – تعدادگردوهاي رضا و علي روي هم چند تاست؟
پس
1- تعداد گردوهاي علي 54=14+37
2 – تعداد گردوهاي رضا و علي 91=37+54
در اين راهبرد، دانشآموزان بايد ياد بگيرند، چگونه زير مسألهها را تشخيص دهند. آنها را جداگانه بنويسند و سپس به حل تكتك آنها اقدام كنند.
ج) راهبرد حل مسأله سادهتر: گاهي مسأله پيچيدگيهايي دارد كه نميتوان آن را به راحتي حل كرد. اما وقتي آن را ساده ميكنيم، يا حل و يا روش حل آن ظاهر ميشود. وقتي مسأله درحالت سادهتر بررسي شد يا يك الگويابي ميتوان آن را به حالت كلي تعميم داد. ساده كردن عددها و دادهها نيز بخشي از اين راهبرد است. در مسأله زير با ساده كردن عددها ميتوان به راه حل نزديك شد.
«در يك كارخانه، لولههايي به طول متر توليد ميشود. در يك روز 244 عدد لوله توليد شده است. در اين روز چند متر لوله توليد شده است؟ »
شكل ساده شده مسأله چنين است: يك كارخانه لولههايي به طول 2 متر توليد ميكند. اگر 200 عدد لوله توليد شود، چند متر لوله توليد شده است؟ يعني با تغيير دادن عددها و ساده كردن آنها، ميتوان به راه حل مسأله كه ضرب است نزديك شد.
د) راهبرد حذف حالت نامطلوب: وقتي از تمام حالتهاي ممكن پاسخ يك مسئله و با استفاده از دادهها، فرضها و اطلاعات مسأله حالتهاي نامطلوب يكييكي يا دسته دسته حذف ميشوند، خود را به پاسخ نزديك ميكنيم. حذف حالتهاي نامطلوب، يعني كنار گذاشتن حالتهايي كه با شرايط و فرضيات مسأله تطبيق نداند تا رسيدن به پاسخ و حالت مطلوب كه مورد نظر مسأله است. به مثال زير توجه كنيد.
Leave a reply